نتایج جستجو برای عبارت :

پهلوی به روایت دربار(3): سربازها با ما نیستند!

کتاب دوست خوب خدا : دوست خوب که باشد هم خیال راحت است هم مسیر گلباران
کتاب دوست خوب خدانویسنده: مسلم ناصریانتشارات: جمال
بریده کتاب:
در خانه کوچک یک زن بود به نام تونا که همسری مهربان داشت.شوهرش تارخ، صبح زود به بازار می‌ رفت و شب خسته برمی‌ گشت. غروب که می‌ آمد سرباز را می‌ دید سلام می‌ کرد، ولی سرباز جواب نمی‌ داد، فقط مثل سنگ نگاهش می‌ کرد. شوهر تونا آهسته به خانه‌ اش می‌ رفت او هم می‌ ترسید. تونا هم نگران بود…ص۸
بریده کتاب(۲):
تونا نگران
اعترافات علمای اهل سنت عمری به ولادت امیر المومنین علیه السلام در کعبه (۵)
۵- ابراهیم بن محمد جوینی
جوینی از علمای اهل سنت عمری پیرامون ولادت حضرت امیر المومنین علیه السلام در کعبه می‌نویسد:
۳۵۴- روی أنها لما ضربها المخاض اشتد وجعها فأدخلها أبوطالب الکعبة بعد العتمة فولدت فیها علی وقیل لم یولد فی الکعبة إلا علی.
و روایت شده هنگامی که وقت وضع حمل او رسید و دردش شدت یافت، ابو طالب او را اول شب وارد بر کعبه کرد و علی در آن خانه به دنیا آمد. و گفته
سلونی گفتن ابن جوزی و رسوا و ضایع شدن وی توسط بانوی شجاع شیعه
شیخ زین الدین علی بن یوسف عاملی بیاضی رضوان الله علیه می‌نویسد:
أَنَّ ابْنَ الْجَوْزِیِّ قَالَ یَوْماً عَلَى مِنْبَرِهِ سَلُونِی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی، فَسَأَلَتْهُ امْرَأَةٌ عَمَّا رُوِیَ أَنَّ عَلِیّاً عَلَیْهِ السَّلَامُ سَارَ فِی لَیْلَةٍ إِلَى سَلْمَانَ فَجَهَّزَهُ وَ رَجَعَ فَقَالَ رُوِیَ ذَلِكَ، قَالَتْ فَعُثْمَانُ ثَمَّ ثَلَاثَةَ أَیَّامِ مَنْبُوذاً فِی ال
2398 - «اسدا... علم» از نزدیکان «محمدرضا پهلوی» در خاطراتش می‌نویسد: "(شاه) فرمودند «اینها (اعضای گارد حفاظت) نمی‌گویند ماها خیلی فاسق هستیم؟» عرض کردم «بزرگهایشان که خیر ... ولی سربازهای کوچک که تحت تأثیر تعلیمات قشری اسلامی هستند، فوق‌العاده ممکن است خطرناک باشند. به این جهت در شب‌های به اصطلاح عزاداری باید خیلی احتیاط کرد. من یک شب تاسوعا در شیراز، با آنکه کاری نمی‌کردم فقط با دوستم بودم، نوکرهایم به من شام ندادند!"منبع: خاطرات علم، جلد2 ، ص
2398 - «اسدا... علم» از نزدیکان «محمدرضا پهلوی» در خاطراتش می‌نویسد: "(شاه) فرمودند «اینها (اعضای گارد حفاظت) نمی‌گویند ماها خیلی فاسق هستیم؟» عرض کردم «بزرگهایشان که خیر ... ولی سربازهای کوچک که تحت تأثیر تعلیمات قشری اسلامی هستند، فوق‌العاده ممکن است خطرناک باشند. به این جهت در شب‌های به اصطلاح عزاداری باید خیلی احتیاط کرد. من یک شب تاسوعا در شیراز، با آنکه کاری نمی‌کردم فقط با دوستم بودم، نوکرهایم به من شام ندادند!"منبع: خاطرات علم، جلد2 ، ص
به نظر من مردهایی که حیوانات رو دوست دارن، مرد نیستن. بلکه فرشته ن. فرشته.
 
 
 
ببینید چه عشق و محبتی از چهره ی سربازها میباره. اینجا بود با لگد یا هرچی دم دستشون بود پرتش میکردن بیرون.
تو عکس دوم، گربهه نظامی هست. آخه لباس ببری تنش هست فقط رنگش فرق داره
بنام خدا
حین عملیات الی بیت المقدس بود که حاج احمد از ناحیه پا زخمی شو فورا او را منتقل کردند اورژانس زخمش را بستند زخم عمیق بود ولی ایشان راضی نشد در ان برهه منطقه را ترک کند بعد از کار پانسمان و درمان لازم با یک جفت عصا مجدد به جبهه برگشت خط پدافندی حین عملیات را به یکی از گردانهای ارتش واگذار شده بود حاجی با عصا حرکت میکرد با همان عصاها وارد خط شد برای سربازهای توی خط سوال شد این کیه که با عصا امده توی خط  رفتن طرفش معترض حضورش شدند نتیجه به
برتری حضرت امیر المومنین و حضرت زهرا سلام الله علیهما بر همه‌ی مردم (به روایت اهل تسنن)
از جمله فضائل حضرت علی بن ابی طالب سلام الله علیه و حضرت زهرا سلام الله علیها، محبوبیت ایشان نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله می‌باشد چنانچه نسائی از علمای بزرگ اهل تسنن در خصائص چنین روایت کرده است:
۱۱۰- أخبرنی احمد بن شعیب ، قال : اخبرنی زكریا بن یحیى ، قال : اخبرنا ابراهیم بن سعد قال : حدثنا شاذان ، عن جعفر الاحمر ، عن عبد الله ابن عطاء عن ابن بریدة ، قال :
1) ۵ یا ۶ ساله بودم که برادر بزرگم‌ راهی سربازی شد، آن‌ روزها هر سربازی را در هر کجا می‌دیدم با ذوق فریاد می‌کشیدم "دوستِ عباس" آخر در خیال‌های کودکانه‌ام همه‌ی سربازها همدیگر را می‌شناختند و با هم رفیق‌‌ بودند،‌ چندین سال بعد برادر دیگرم راهی سربازی شد،‌با وجود اینکه بزرگتر شده بودم ولی گویا ضمیر‌ ناخودآگاهم نمی‌خواست واقعیت را بپذیرد. حالا ۱۴، ۱۵ سال از آن روزها می‌گذرد ولی انگار‌ هنوز هم در ضمیر ناخود‌آگاهم ثبت است که همه‌ی سرب
هرچند دیر، ولی بالاخره از سیزدهم ماه رمضان، سریال سرباز از شبکه 3، به صورت جدی وارد بحث سربازی شده. و با دیدن قسمت دیشب، کلی خاطره از سال 90 برای من (و صد در صد برای همۀ پسرا) از روز اعزام به پادگان آموزشی زنده شد.
دیشب، سر سکانسی که اتوبوس رسید به پادگان و راننده میگفت "آقایون محترم، داریم میرسیم وسایلتون رو جمع کنید." و بعدش سر سکانس ورود سربازهای کچل داخل پادگان با دود کردن اسفند و صلوات فرماندهان پادگان، و بعدش با آب قند درست کردن دژبانها برا
ته تغاریمان رفته سربازی. فعلا دوره آموزشی را می گذراند. متأسفانه جای دوری افتاده. البته از آنجا که حساسیتهای ما و مادر را می داند زود به زود با خانه تماس می گیرد. گوشی موبایلش را تحویل داده و تنها با معدود تلفن های پادگان می تواند با ما ارتباط بگیرد. به قول خودش باید مدتی را توی صف، منتظر بماند تا نوبتش بشود. شماره پادگان را هم به ما داده که تنها از هفت شب تا نه و نیم شب پاسخگو هستند. امشب تماس گرفتیم، گفتند رفته سر پست! مادر نگران شد. همه افکار من
5شنبه 24 آبان ماه 1397
با همه سربازها سر کلاس نشستیم و مربی نداریم. مرخصی آخر هفته نمی دهند تا برویم. در عوض باید وقتمان در پادگان تلف شود. کفری شده ام از وضعیتمان و سروصدای سربازها. به بهانه دستشویی و حال بدم از کلاس پر همهمه خارج می شوم و به سمت سرویس ها می روم. به درب ورودی سرویس ها که می رسم مکث می کنم. نگاه به اطراف و دوردست ها هوایم را بهتر می کند. روی تپه های روبرو چهار درخت بزرگ، تپه ای پوشیده از علف های سبز یک دست، آسمانی آبی با چند لکه تماشایی
تاکید رسول خدا صلی الله علیه و آله بر خلافت امیر المومنین پس از خود (به روایت اهل تسنن)
ابن ابی عاصم شیبانی از علمای اهل تسنن روایت کرده است:
۱۱۸۸- ثنا مُحَمَّدُ بْنُ الْمُثَنَّی، حَدَّثَنَا یَحْیَی بْنُ حَمَّادٍ، عَنْ أَبِی عَوَانَةَ، عَنْ یَحْیَی بْنِ سُلَیْمٍ أَبِی بَلْجٍ، عَنْ عَمْرِو بْنِ مَیْمُونٍ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم لِعَلِیٍّ: " أَنْتَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَی، إِ
نزدیک 30 سال قبل که از مراسم روز هفتم
ارتحال امام خمینی (ره) در دانشگاه تهران برمی گشتیم، شهید سیّد محسن
ضابطی به سربازی که در محوطه ساختمان وزارت کشاورزی نگهبانی می داد «خسته
نباشید» گفت و به ما هم گفت «من همیشه به این سربازها خسته نباشید میگم»
بعد شهادتش در سال 69 فهمیدم که در
فرماندهی گردان شهداء سقّز مسوولیت داشته؛ یعنی از بس به نیروهای زیر دستش
«خدا قوّت» و «خسته نباشید» می گفته ‌که ملکه و عادتش شده بود و خارج از
حوزه مسوولیتش هم هر کج
با هم‌سایه‌ها رفتیم کلانتری.
اون دو تا خانوم با ماشین پلیس رفتن داخل. ما هم خواستیم بریم داخل که افسر کلانتری مانع شد و ما را بیرون کرد.
حدود پنجاه دقیقه بیرون جلوی کلانتری منتظر بودیم و نمی‌دانستیم که در کلانتری چه خبر است!
بعد از پنجاه دقیقه، فقط من را به داخل راه دادند.
افسر گفت تو این خانم را زدی؟
گفتم نه، من فقط از خودم دفاع کردم.
گفت این خانوما چیزای دیگه میگن.
گفتم دروغ میگن.
خانوما کلانتری رو گذاشتن روی سرشون و افسر با کلام تند آن ها را
می‌خوام برای افرادی که دوست دارند توی خونه نرمش کنند دو تا حرکت معرفی کنم که اسم های بامزه ای روشون گذاشتم|گذاشتن. این دو تا حرکت رو میشه در هر حالتی انجام داد. مخصوصا اگه بچه کوچیک دارید و میخوایید براش مسخره بازی دربیارید تا بخنده!


به حرکت اول می‎گیم راه رفتن پلنگی! که شما کف دست و کف پاهاتون روی زمین هسته و بدون این که زانو خم بشه سه تا پنج قدم به جلو راه می‌روید. با قدم آرام و شمرده.


حرکت دوم| که خیلی بامزه تره اسمش حشره‌ی مرده است. خیلی س
با عرض سلام خدمت همه
من پسری 22 ساله هستم که از حالات عجیب روحی رنج میبرم، به طور مثال به هیچ وجه نمیتونم دوری از پدر و مادرم رو تحمل کنم و بدون اونا جایی برم، شاید خنده دار باشه ولی تو این سن خیلی وابستگی دارم بهشون. 
ما پیش مادربزرگم زندگی میکنیم و از بچگی پیش مامان بزرگم بودم و شدیدا بهش وابسته م، مثلا تو آموزشی سربازی از همون روز اول دلتنگ خونه شدم و جلو همه سربازها زدم زیر گریه و تا آخر آموزشی کارم گریه کردن بود تا اینکه انداختنم شهر خودم... .
نام کتاب : داستان های انقلاب ( جاسوس )نویسنده : محمد رضا سرشار ( رهگذر )انتشارات : سوره مهر توضیحات :در این کتاب چهار داستان وجود دارد و همه ی آن ها مربوط به سال های قبل از انقلاب و شجاعت و زرنگ بازی های بچه ها و مخالفتشان را با حکومت پهلوی توضیح می دهد که حتی حاضر بودند ، جانشان را بگیریند ولی از کارهای انقلابی دست بر ندارند ناگفته نماند که این داستان ها واقعی هستند و نویسنده بخشی از خاطرات چهار نفر که عبارتند از ( علی غفار ، مجید درخشانی ، محمد ح
بسم الله الرَّحمن الرَّحیم
نمی‌دونم چطور شده، اما...اولین داستان کوتاه من:
 
  هوای این روزهای زندگی‌ام آنقدر مه‌آلود شده که حتی نمی‌دانم یک قدم آن سو تر، کدام اتفاق انتظارم را می‌کشد. احساس می‌کنم از همیشه به ناامیدی نزدیک ترم و از آرامش، دورتر. حتی نمی‌دانم امید کسی با ناامیدی من فرو می‌ریزد یا نه.
 
 
-آری...،امید خودت! خودت را دست کم نگیر. تو... تو قرار است آدم بزرگی بشوی. 
حالا برو...برو پسرم...برو.
کودک می‌دود. شش ماه پیش بود که مادر ‌گفته
نام کتاب: #فوتبال_علیه_دشمن | نویسنده: #سایمون_کوپر | مترجم: #عادل_فردوسی_پور | من این #کتاب_صوتی رو از #فیدیبو گوش کردم (۱۱ ساعت و ۴۲ دقیقه).در جریان حمله ی آلمان به کی‌یِف، آلمانی ها یه بازی با دیناموکی‌یِف ترتیب دادن. هوادارها سربازهای آلمانی بودن که با مسلسل بازی رو تماشا می کردن! وقتی اوکراینی ها جلو افتادن، سربازها شروع به شلیک به پای بازیکن های حریف کردن!!! دیناموکی‌یِف این بازی رو بُرد، اما بعد از بازی، همه بازیکن ها اعدام شدن!!!.چهار سبک ب
سرباز کوچک امام: نوجوانی، اسارت با هم سنخیتی ندارد. خاطرات یک ۱۳ساله ی اسیر
سرباز کوچک امامنویسنده: فاطمه دوست کامیویراستار: فرزانه قلعه قوندانتشارات پیام آزادگان
بریده کتاب:
یک نفر از بیرون داد می زد: ((بابا، یکی بیاد رو این خاکریز پاس بده))…… وقتی دیدم کسی به حرفش محل نمی گذارد از سنگر رفتم بیرون و بهش گفتم: ((من اومدم. شما برید تو سنگر من حواسم هست)) دو سه ساعت که گذشت، تمام لباس هایم خیس آب شد. یک لحظه فکر کردم شاید صدای باران است و خیالاتی
یه پادکست گوش می‌دادم در مورد سربازی...یکی از سربازها می‌گفت اگه از یه سربازی که داخل پادگانه بخوای که نعمت هاشو بشماره می تونه صد، صد و پنجاه نعمت واست بشماره اما اگه از یکی اون بیرون بخوای این کارو انجام بده شاید دو سه تا بیشتر نتونه ...دقت که کردم ،دیدم حرفش خیلی حرفه... تا وقتی یه نعمت را در دسترس داری این قدر واست عادی میشه که دیگه حتی متوجه نمیشی که این نعمته!! چون هیچ وقت غیر ازون حالت نبوده و خیال می کردی نخواهد بود ...این روزها که می گذرد ه
 اگه بخوام در یک کلمه توصیف کنم: "نفس‌گیر" .
‏۱۰ دقیقه ابتدایی فیلم، نبرد ساحلی، همونطور که سربازها زیر رگبار دشمن اجازه نفس کشیدن پیدا نمیکنن، ما هم از حجم تصویر و هیجان، نفسمون بند میاد‌. و اینطوری کارگردان نشون میده ۱۶۰ دقیقه بعدی فیلم رو با چه چیزی مواجه ایم. این روند تند و هیجان انگیز تا انتهای فیلم ادامه پیدا میکنه و در نبرد حفظِ پل به اوج خودش میرسه. کند و آروم میشه زمانی که کاپیتان یک تنه جلوی تانک میایسته.
در پایان، نبرد با نماد و اشا
بسم الله الرَّحمن الرَّحیم
نمی‌دونم چطور شده، اما...اولین داستان کوتاه من:
 
  بیست و پنج سال از لحظه‌ی آغازین زندگی‌اش گذشته است و امسال اولین سالی است که از شنیدن تبریک دیگران حس خوبی پیدا نمی‌کند. همیشه در روز تولدش به روزهای گذشته فکر می‌کرد و خوشحال بود که به این سن رسیده است اما امسال برای اولین بار نگاهش به آینده افتاده و به مه‌آلود بودن روزهای پیش رو می‌اندیشد. به اینکه نمی‌تواند بفهمد یک قدم آن سو تر، کدام اتفاق انتظارش را می‌کش
یک پیچ مانده به بهشت
چند قدم دیگر مانده تا به خیابان "بهشت" برسیم. خیابانی با سه ردیف درخت بید مجنون که در پیاده‌روهایش گلدان‌های بزرگی با گل‌های رنگارنگ قرار داده‌اند و در تمام طول سال، به هر شکلی که شده، آن‌ها را سرزنده نگاه می‌دارند. بی‌شک تمام این تمهیدات و تزئینات صرفا برای آرامش خاطر صاحبان جسدهایی است که در "گورستان بهشت" دفن شده‌اند. گورستانی به وسعت یک منطقه بزرگ مسکونی که دومین شهردار شهر با هزینه هنگفتی زمین‌هایش را آزادسازی
یک پیچ مانده به بهشت
چند قدم دیگر مانده تا به خیابان "بهشت" برسیم. خیابانی با سه ردیف درخت بید مجنون که در پیاده‌روهایش گلدان‌های بزرگی با گل‌های رنگارنگ قرار داده‌اند و در تمام طول سال، به هر شکلی که شده، آن‌ها را سرزنده نگاه می‌دارند. بی‌شک تمام این تمهیدات و تزئینات صرفا برای آرامش خاطر صاحبان جسدهاست. آهان بله، فراموش کردم بگویم که چه چیزی در خیابان بهشت بیش از همه اهمیت دارد: "گورستان بهشت". گورستانی به وسعت یک منطقه بزرگ مسکونی که دو
نمایشنامه‌ی «لیرشاه» شکسپیر را نخوانده‌بودم و حتی از پیرنگ داستانش خبری نداشتم. به شوق تماشای ایفای نقش لیرشاه توسط آنتونی هاپکینز، خاک آن آرزویِ قدیمیِ بیشتر سردرآوردن از آثار شکسپیر را کمی گرفتم. فیلم تلویزیونی King Lear که در سال 2018 میلادی از شبکه‌ی BBC Two پخش شده، اقتباسی است دلنشین، خوش‌ساخت، وفادار به متن نمایشنامه و در عین‌ حال نوآورانه. وقایع در دنیای امروز تصویر شده‌اند؛ سربازها اسلحه دارند، ارباب‌ها ماشین‌هایی گران‌قیمت و دیپل
 تا نزدیک صبح ، چشم روی چشم نگذاشتیم. نزدیک صبح، دیدم که تانک ها و سربازها رو به گور سفید بر می گردند. همه اش از خودمان می پرسیدیم چه شده؟ چه اتفاقی افتاده؟ خبری هم از نیروهای خودمان نبود. مدتی که گذشت دایی حشمت را دیدم که از تپه های سمت گیلان غرب بالا می آید. وقتی رسید، در حالی که نفس نفس می زد دستش را به زانویش گرفت و تفنگش را زمین گذاشت. همه دورش جمع شدیم و منتظر بودیم کلامی بگوید. دایی حشمت وقتی قیافه های منتظر ما را دید، خندید و گفت: مردم جلوی
مردی از جنس نور نویسنده: سیدمهدی شجاعی انتشارات نیستان
مردی از جنس نور : روایتی از شرح بزرگترین تحریف و انحرافات در عالم..بشدت متفاوت
 
مردی از جنس نورنویسنده: سیدمهدی شجاعیانتشارات نیستان
معرفی:
سلیم: این کتاب، شرح بزرگترین تحریف و انحرافات در عالم است. من این کتاب را نه با مرکب و قلم، که با خون و استخوانم نوشتم…(ص۱۲۰)یه رمان متفاوت تر از اون چیزی که فکرشو می کنی…
خلاصه:
سلیم ابن قیس هلالی از اصحاب حضرت رسول(ع)است که کتابی بسیار ارزشمند دارد
 #شازده_احتجاب به قلم #هوشنگ_گلشیری که به شیوه ی #جریان_سیال_ذهن نوشته شده ست رو خوش اقبال ترین کتاب #گلشیری می دونن. فیلمی هم به همین نام توسط #بهمن_فرمان_آرا ساخته شده. این کتاب رو با آثار #همینگوی هم‌سنگ و هم‌ارزش می دونن..نظر من:#داستان_نویسی اصلا کار آسونی نیست. مثلا در مورد همین #کتاب می گن #گلشیری تمام آثار مربوط به دوره ی #قاجار رو خونده و همه ی #موزه های مربوط به دوران #قاجار رو بازدید کرده. بهش می گن #زیستن_در_نزیسته_ها که #نویسنده باید انجا
سفری سه روزه به روستاهای اطراف را گذراندم.سفری چهارنفره به همراه تولا
مفصل است
فردا سر فرصت مینویسمش
امشب به برکت افیون این شعر حسین صفا را بخوانید و من را به حال خودم بگذارید.
از رنج های دود شونده
تا خرتناق کام گرفتند
 
با دود از کتانی چینی
یک عمر انتقام گرفتند
 
تا حدِّ مرگ، نشئه ی نشئه
ماندند تا خمار بمیرند
 
یک مشت خطبه خوانده شوند و  
یک مشت نطفه بسته شوند و
هی ماشه ها چکانده شوند و
سربازها به شکل جنین ها
در خاکریزهای درونِ
زن های باردار بم
 
کتاب معلم فراری (قصه فرماندهان۲)نویسنده: رحیم مخدومیانتشارات: سوره مهر
معرفی:
دانش آموز اگر از مدرسه فرار کند همه می گویند چه بچه شری.حالا این کتاب داستان معلم فراری است، چه معلم عجیبی!
بریده کتاب:
ص۳۱-ابراهیم فقط حرف خودش رامی زد”من باعث شدم سربازها کتک بخورند. حالا هم خودم باید جبرانش کنم. باید شر سرلشکر را از سربچه ها کم کنم)”گروهبان باعصبانیت می گوید:(اوسرلشکر است….توسربازی می فهمی چه می گویی؟))ابراهیم به شوخی می گوید: ((او سرلشکر است …
امیر المومنین علیه السلام همراه قرآن و قرآن همراه ایشان (به روایت اهل سنت عمری)
حاکم نیشابوری از علمای بزرگ اهل سنت عمری روایت کرده است:
٢٢٦/٤٦٢٨- أَخْبَرَنَا أَبُو بَكْرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْحَفِیدُ، ثنا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ نَصْرٍ، ثنا عَمْرُو بْنُ طَلْحَةَ الْقَنَّادُ الثِّقَةُ الْمَأْمُونُ، ثنا عَلِیُّ بْنُ هَاشِمِ بْنِ الْبَرِیدِ، عَنْ أَبِیهِ، قَالَ: حَدَّثَنِی أَبُو سَعِیدٍ التَّیْمِیُّ، عَنْ أَبِی ثَاب
گرچه مخارج افرادی مانند سربازها به عهده مراکزی است که در آن خدمت می‌کنند، ولی پرداخت زکات فطره بر عهده خودشان است و در صورتی که در آمدی برای پرداخت فطریه ندارند، از آنان ساقط می‌شود.بخش احکام شهر سوال بر بال اندیشه ها

ادامه مطلب
Download Clash of Clans
دانلود کلش اف کلنز
 
 
 
بازی Clash of Clans  یک بازی منحصر به فرد در سبک استراتژیک از شرکت Supercell  (سوپرسل) است . در بازی  کلش او کلنز  در ابتدا یک قبیله را پیدا میکنید. که اعضای قبیله در آن سرزمین زندگی میکنند . باید با مدیریت – استراتژی با ساختن انواع ساختمان های نظامی و دفاعی مانند برجک ها – توپخونه – اتشکده – تله – خمپاره و .. اولا جلوی حملا ت دشمنان را بگیرید و پیشرفت کنید . در مقابل با ساختن  سرباز خانه و نیروهای مهاجم مثل سربازه
چرا پادشاهان قدرتمند می‌شوند؟ چرا علمای مذهبی قدرتمند می‌شوند؟ چرا پولدارها قدرتمند می‌شوند؟ خُب، این آخری ساده‌‌تر به نظر می‌رسد اما کلا مسئله آنقدرها واضح نیست (یا دست کم برای ذهن کند من آنقدر واضح نست) همیشه این اطاعت ملت از سلسله مراتب قدرت برایم شگفت‌آور بود، چه ضمانتی وجود دارد که آدم‌ها فرمان پادشاه را اجرا کنند؟ شاید به سادگی پاسخ دهیم : پادشاه سرباز دارد و اگر ما فرمانش را اجرا نکنیم آنها ما را می‌کشند. ولی این فقط هُل دادن سو
قصد دارم در این وبلاگ به طغیان هیجانات و عقده های تاریخی ایرانیان به طور مستمر بپردازم.
اولین پست را به اولین شاه قاجار اختصاص میدهم. مطالب این پست به نوشته های مرحوم دکتر محمدابراهیم باستانی روی دارد و قابل بررسی در کتابهای ایشان میباشد. روح بزرگشان در آغوش خدا.
زمانی که آقا محمدخان قاجار کرمان را در محاصره قرار داده بود وضعیت مردم بسیار فجیع بود. به طوریکه سربازان اجازه رد و بدل حتی یک پر کاه را نمیداند. بعضی از طوایف با حاکم کرمان(لطفعلی خ
قصد دارم در این وبلاگ به طغیان هیجانات و عقده های تاریخی ایرانیان به طور مستمر بپردازم. 
اولین پست را به اولین شاه قاجار اختصاص میدهم. مطالب این پست به نوشته های مرحوم دکتر محمدابراهیم باستانی روی دارد و قابل بررسی در کتابهای ایشان میباشد. روح بزرگشان در آغوش خدا.
قسمت اول
زمانی که آقا محمدخان قاجار کرمان را در محاصره قرار داده بود وضعیت مردم بسیار فجیع بود. به طوریکه سربازان اجازه رد و بدل حتی یک پر کاه را نمیداند. بعضی از طوایف با حاکم کرما
زل  می‌زنی به شاخۀ
خشک درخت‌ها

از پشت شیشه‌های قطاری که رفتنی‌ست

فرقی نمی‌کند به کجا؟ کی؟ چرا؟ چطور؟

فرقی نمی‌کند که جهانت بزرگ نیست


 

یک روز عصر، مثلِ همین روز‌های سرد

با اتّفاقِ مسخره‌ای آشنا شدیم

خمپاره‌های توی سرم تیر می‌کشند

سربازها یکی یکی از هم.../ جدا شدیم


 

یعنی تفاله‌های پس از جنگ ما شدیم

باید قبول کرد سیاست‌مدارها...

چاقو برید هر چه به دستش رسیده بود

[تصویرِ تار، تونل و سوتِ قطارها]


 

هر روز حالم از خودم، از زند
سیاستمداران به جنگ نمی روند...تعدادشان کم است و طول عمرهایی بلند دارند!
و سرباز ها، سربازها داستان های کوتاه و غم انگیزند...
 
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.
param name="AutoStart" value="False">


 
و من طرفدار کسی ام که خواهان صلحِ...
****
من دربا
دوران خدمت که بودیم، روزی سرهنگ گردان‌مان سر صبحگاه گردانی برای سربازها نهیب می‌زد که: "سربازان قدیم مثل شما آسایشگاه نداشتند، بلکه روی کاه می‌خوابیدند. چاله‌ای را از کاه پر می‌کردند، زیلوهای‌شان را روی آن می‌انداختند و می‌خوابیدند. غذای‌شان هم چه بود؟ فقط آش. آنقدر آش می‌خوردند که بلغورها در شکم‌شان باد می‌کرد، شکم‌شان هم به خاطر آن جلو می‌آمد". دیگر، آموزش‌های سخت نظامی و بداخلاقی فرماندهان و مرخّصی نرفتن‌ها و سختی‌های دیگر ه
صدای گلوله می آمد،

صدای شلیک های پی در پی،

در یک عصر ابری زمستانی،

از خیابانی که فقط، چند دقیقه با ما فاصله داشت...
مادرم
به زن همسایه که از ترس می لرزید

انگور سیاه تعارف کرد

پدرم رفته بود از نانوایی محله، سنگک تازه بگیرد (زن همسایه مهمانمان بود)

نانوایی شلوغ بود

خیلی شلوغ...

هوا تاریک شد

سرباز مسلحی که وسط کوچه ی فرعی چمباتمه زده بود

لوله تفنگش را به سمت پدرم گرفت

و دو بار، فرمان ایست داد

پدرم ترسیده بود

اما
به سمت سرباز وطن رفت تا به او ن
 
 
 
 
دانلود بازی Brass Brigade Troop Command برای کامپیوتر
| بازی تیپ نظامی: جنگ جهانی دوم |
| نسخه PLAZA |
| نسخه جدید Brass Brigade Troop Command-PLAZA به همراه تمامی DLCها جایگزین شد… |
 
Brass Brigade Troop Command بازی کم‌حجم جدیدی در سبک سری بازی‌های اکشن می باشد که در سال 2019 توسط Henry Kucab ساخته و برای کامپیوتر عرضه شده است. بازی کامپیوتری جدیدی که در این مطلب از سایت یاس دانلود برای شما کاربران عزیز در نظر داریم، یک شبیه‌سازی جذاب و سرگرم‌کننده از نمای سوم شخص است که شما را با ابع
دوران خدمت که بودیم، روزی سرهنگ گردان‌مان سر صبحگاه گردانی برای سربازها نهیب می‌زد که: "سربازان قدیم مثل شما آسایشگاه نداشتند، بلکه روی کاه می‌خوابیدند. چاله‌ای را از کاه پر می‌کردند، زیلوهای‌شان را روی آن می‌انداختند و می‌خوابیدند. غذای‌شان هم چه بود؟ فقط آش. آنقدر آش می‌خوردند که بلغورها در شکم‌شان باد می‌کرد، شکم‌شان هم به خاطر آن جلو می‌آمد". دیگر، آموزش‌های سخت نظامی و بداخلاقی فرماندهان و مرخّصی نرفتن‌ها و سختی‌های دیگر ه
سلام 
اگه فکر کنید خودتونو میشناسید! چقد دیگری را میشناسید؟ دیگری می تونه والدینتون باشه، همسرتون یا فرزندتان.فیلم جستجو (Searching 2018) به کارگردانی آنیش چاگانتی از دیدی کاملا متفاوت ما را با فضای مجازی آشنا تر می کند. پیشنهاد من دیدن این فیلم با خانواده است.
دانلود با کیفیت BluRay 720p ریلیز MkvCage
دانلود زیرنویس
--------------------------------------------------
به نظر من آموزش در ایران از شکل تاسف بار هم گذشته! اما منظور من فقط آموزش تحصیل نیست بلکه جنسی!  در حالی که والدین
اختصاصی و ویژه
دانلودجدیدترین نسخه هک و بی نهایت Clash of Clans بصورت کاملا رایگان برای اولین بار در بین سایت های ایرانی!
کامل ترین و بروز ترین سرورهای هک شده کلش او کلن
هماهنگ با جدیدترین نسخه کلش اف کلنز 13.0.26 پشتیبانی از دهکده دوم و نسخه شبانه!
قابلیت سیو کردن بازی وکلن رفتن
جم بینهایت با 50 سرور فعال!
بدون نیاز به روت بودن گوشی
 
Clash of Clans  محبوب ترین بازی استراتژیکی است،در گوگل پلی با امتیاز4.6 از 5.0 وبیش از 500.000.000 دانلودجز یکی از محبوب ترین بازی ها
صبح روز چهارم یعنی سه شنبه ساعت 4:00 با بیدارباش از خواب بیدار شدیم، اما من مثل شب های قبل هنوز نتونسته بودم یه خواب راحت داشته باشم، استرس خونه، اینکه راه های ارتباطی انقدر ضعیفه که نمیشه از حال و روز همسرم خبردار بشم، فکر و خیال تنهایی مادر، همه و همه ذهن منو پر کرده بود و اون روزها روی آرامش به خودم نمی دیدم، و صبح خسته تر از روز قبل بیدار میشدم و به جهنمی که انتظار ما رو می کشید سلام میگفتم. بعد از نماز و صبحانه، مثل روزهای قبل مراسم صبحگاه بر
مناظره حضرت آقا امام صادق علیه السلام با ابو حنیفه در مورد بطلان قیاس
شیخ مفید رضوان الله علیه روایت کرده است:
محمد بن عبید، عن حماد، عن محمد بن مسلم قال: دخل أبو حنیفة على أبی عبد الله علیه السلام فقال له: إنی رأیت ابنك موسى یصلی والناس یمرون بین یدیه فلا ینهاهم، وفیه ما فیه فقال أبو عبد الله علیه السلام: ادع لی موسى، فلما جاءه قال: یا بنی إن أبا حنیفة یذكر أنك تصلی والناس یمرون بین یدیك فلا تنهاهم، قال: نعم یا أبه إن الذی كنت اصلی له كان أقرب إ
Clash of Clans  محبوب ترین بازی استراتژیکی است،در گوگل پلی با امتیاز4.6 از 5.0 وبیش از 500.000.000 دانلودجز یکی از محبوب ترین بازی های اندرویدی است.در این پست از کینگ2نت اخرین نسخه مود شده این بازی را بصورت کاملا رایگان برای شما همراهان گرامی اماده کرده ایم که این نسخه از بازی در اکثر سایت های ایرانی متاسفانه بفروش میرسد که ما این نسخه را بصورت کاملا رایگان و با لینک مستقیم در اختیار شما قرار میدهیم!در این نسخه بازی ، همه چیز بی نهایت است و می توانید همه س
از پل رد می شویم. درخت های کاج بلند و سرسبز دورادورش را گرفته اند. سرباز ها، تو گرمای تهوع آور ایستاده اند و خشک و رسمی کلاشینکف هاشان را دستشان گرفته اند. امسال نهمیم و دیگر مثل دو سال پیش براشان دست تکان نمی دهیم و لبخند نمی زنیم.
به این فکر می کنم که آخرین بارهاییست که میبینمشان. روزهای عید و پاییز و بهار و زمستان، هروقت که رد میشدیم من بهشان فکر می کردم. به اینکه چه شد که آنجا هستند. خانواده هاشان کجایند؟ ممکن است بابای همین دوستم که کنارم نش
سوالی که خیلی از دوستان ازم می پرسند این هست که کدوم یک از چهار مهارت اصلی در یادگیری زبان ایتالیایی اهمیت بیشتری داره!
 
همه ما وقتی یادگیری یک زبان خارجی رو شروع می کنیم، دوست داریم هر چی سریع تر به اون زبان حرف بزنیم تا هم خودمون احساس بهتری از پیشرفتمون داشته باشیم و هم به اطرافیانمون نشون بدیم توانایی ها و مهارت های بالایی داریم.
 
من مشکلی با شروع حرف زدن و مکالمه از همون روز اول یادگیری زبان ایتالیایی ندارم، اما تجربه بهم ثابت کرده که ا
وضعیت تعطیلی سربازان در عید : همراهان عزیز در این مقاله قصد داریم در مورد وضعیت تعطیلی سربازان در عید می باشد. نیمه اول عید در پادگان یا نیمه دوم ؛ این جمله حرف این روزهای سربازان در پادگان های سراسر کشور برای رفتن به مرخصی در تعطیلات نوروزی است.در صورت مواجه با هر گونه سوال در این قسمت با همکاران ما در سامانه صدای مشاور در تماس باشند.برای اطلاع از جزئیات بیشتر در این خصوص مقاله ما را دنبال کنید. شما عزیزی که به دنبال کسب اطلاعات در این مورد هس
وضعیت تعطیلی سربازان در عید : همراهان عزیز در این مقاله قصد داریم در مورد وضعیت تعطیلی سربازان در عید می باشد. نیمه اول عید در پادگان یا نیمه دوم ؛ این جمله حرف این روزهای سربازان در پادگان های سراسر کشور برای رفتن به مرخصی در تعطیلات نوروزی است.در صورت مواجه با هر گونه سوال در این قسمت با همکاران ما در سامانه صدای مشاور در تماس باشند.برای اطلاع از جزئیات بیشتر در این خصوص مقاله ما را دنبال کنید. شما عزیزی که به دنبال کسب اطلاعات در این مورد هس
وضعیت تعطیلی سربازان در عید : همراهان عزیز در این مقاله قصد داریم در مورد وضعیت تعطیلی سربازان در عید می باشد. نیمه اول عید در پادگان یا نیمه دوم ؛ این جمله حرف این روزهای سربازان در پادگان های سراسر کشور برای رفتن به مرخصی در تعطیلات نوروزی است.در صورت مواجه با هر گونه سوال در این قسمت با همکاران ما در سامانه صدای مشاور در تماس باشند.برای اطلاع از جزئیات بیشتر در این خصوص مقاله ما را دنبال کنید. شما عزیزی که به دنبال کسب اطلاعات در این مورد هس
توی یکی از وبلاگ هام مطلبی نوشته بودم با عنوان " پیچیده ترین جنگ نظام هستی"
یادم نیست توی کدوم وبلاگ نوشتم... الان هم باید باشه... خودتون فکر میکنید پیچیده ترین جنگ نظام هستی چجور جنگی باشه؟
خوبه روش تاملی بکنیم... این جنگ چه مختصاتی داره که پیچیده ترین جنگ محسوب میشه؟
شما طرف مهاجم ات در جنگ هر چقدر هم که قَدَر باشه باز هم میشه یه جوری بهش ضربه بزنی...
مثل یمن که با دست خالی شروع کرد در مقابل ابرقدرت های نظامی جهان مقابله کرد و امروز خیلی توفیقات ب
توی ورودی های ما، پسری هست عاشق پیوند گوز با شقیقه و اثبات چس دغدغه بودن دیگران! 
 کانال تبادل کتاب دانشگاه را راه انداختیم،  میگفت ملت کف خیابان گشنه اند. برو درد جامعه را ببین. 
در مورد جمع آوری لیوان های یک بار مصرف سلف حرف میزدیم، میگفت مردم گشنه اند. برو درد جامعه را ببین. 
البته که من جر دادم آن دهان را. ولی بعدها، فهمیدم وقتی میخواهم قدم مثبتی بردارم، زیاد با این استدلال مواجه میشوم. 
نمونه اخرش، خسته نباشید سرباز ۲. بچه ها را تیم کردم ت
یکی از کارهای روتین شما بعنوان یک سرباز انجام نگهبانی هست . 
برخلاف تصور ، نگهبانی ربطی به مدرک نداره و شما با هر مدرکی در آموزشی باید نگهبانی بدین . نگهبانی بستگی به تعداد پست های نگهبانی شما و تعداد سربازان داره. برای ما تقریبا هر 3-4 روز یک بار نگهبانی ثبت میشد. نگهبانی به این صورته که شما 8 ساعت از روز رو به نگهبانی می گذرونید یعنی 2 ساعت نگهبانی و 4 ساعت استراحت (این بخش استراحت برای ساعت خاموشی صادق هست و در سایر ساعات باید به کارهای عادی آمو
جایی حوالی 6 سالگی: دایی علی کنار نامه‌اش یک عکس فرستاده بود از جبهه. پشت یک میز ایستاده بودند با مردی دیگر. دایی نگاهش به دوربین بود. با یک عینک بزرگ کائوچویی از آنها که شهید بروجردی می‌ زد و مرد دیگری که با یک دستش یله کرده بود روی کاغذ کالک تا از لوله شدنش جلوگیری کند. لباس مرد سبز بود؛ لباسی عین رنگ لباس دایی‌علی. روی بازوی مرد جایی بین سرشانه و آرنجش یک جیب کوچک و بلند و باریک دوخته شده بود و یک خودکار بیک آبی تویش بود. عاشق پیراهنش شده بود
سلام دوستان اومدیم با داستان جذاب بازی پرطرفدار call of duty mw 1.
میخوام توضیح مختصری درباره بازی بدم.این بازی در سال 2008 و چهارمین نسخه از بازی COD میباشد و توسط شرکت اینفینیتی وارد ساخته شده است.درسال 2016 نسخه بازسازی شده همین نسخه بازی به همراه بازی COD infinite warfare وارد بازار شد.
داستان بازی modern warfare 1
شما به دست گروه تروریستی گروگان گرفته شده اید.نکته اینجاست که شما در نقش رییس جمهور عربستان هستید.شخصی به نام خالد ال اسد.رییس جمهور را کشته و فیلم ان جها
اول اردیبهشت 96 من برای خدمت نامقدس سربازی به پادگان شهید بیگلری در شهر مشکین شهر اعزام شدم. روز قبل از رفتن سرم رو با ماشین 4 تراشیدم (مدرک لیسانس داشتم ! ) ولی بعدا پشیمون شدم و با ماشین صفر تراشیدم .
روزی که خواستیم سوار اتوبوس بشیم تا به سمت شهر مذکور رهسپار بشیم ، متوجه شدم که خیلی ها حتی سرشون رو نتراشیدن. نمیدونم شاید امیدوار بودن اونجا ازشون بگذرن که ممکن نبود اینطور بشه !
اتوبوس بسیار اتوبوس داغونی بود ولی نکته مثبتش این بود که من دو صندل
 
 
«ارشاد نیک خواه» کتابی از «مارک مَنسون» رو ترجمه کرده به نام «هنر رندانه ی به تخم گرفتن». اسم کتاب شاید عجیب به نظر بیاد. حتی نوع ترجمه و ادبیات کتاب هم متفاوته، اما همین تفاوت باعث خوندنی شدن کتاب شده. نویسنده در این کتاب خوب قصه می گه و آن چیزی رو که مد نظر داره در قالب داستان های مختلف بیان می کنه. همه ی حرفش هم همینه که نمیشه برای هر چیزی توی زندگی غصه خورد و فکر رو مشغول کرد، از طرفی هم نمیشه نسبت به همه چیز بی تفاوت بود. پس باید یاد گرفت چ
با خودش فکر کرد که فرار کنه. همیشه توی زندگیش فرار کرده بود، هر حرکتی توی زندگیش از جنس فرار بود. چند شب قبل از تصمیم‌گیری برای رفتن به سربازی، خوابِ کتاب آزمون فرزانگان رو دیده بود. به نظرش خیلی عجیب بود که بعد از این همه سال، خواب چنین چیزی رو ببینه. مدت‌ها بود که این مسئله رو فراموش کرده بود اما این خواب یادآوری می‌کرد که روح و روانش هنوز این مسئله رو رها نکرده. که حتی اگر این مسئله‌ی اصلی ناخودآگاهش نباشه، ولی همچنان جزوی از ادبیات ذهن نا
امروز اگر سایه شوم جنگ از سر کشور ما برداشته شده است، نه به واسطه مذاکرات
هسته‌ای و...، بلکه به علت حفظ مؤلفه‌های اساسی قدرت، درون کشور است، موئلفه‌هایی
که متأسفانه در دولت آقای دکتر روحانی در جهت تضعیف بسیاری از آنها عمل شد.

یکی از مؤلفه‌های اساسی که امروزه سایه شوم جنگ را از سر کشور دور کرده است
قدرت نظامی به خصوص قدرت موشکی است؛ دکتر روحانی 
در کتاب « اندیشه‌های سیاسی اسلام، سیاست خارجی» در مورد تنها گزینه آمریکا
برای حمله به ایران گز
 رمان عاشقانه قسمت دوم . فائزه در مرز عراق ۲
رمانکده کلیک کنید 
با کشته شدن علی حالم به کلی دگرگون شد.صحنه منفجر شدنش هیچ وقت یادم نمیره...جوری تیکه تیکه شد که حتی نتونستن سرشو پیدا کنن!تنها چیزی که ازش موند یه دست بود،وقتی اینو شنیدم حالم بد شد و از سنگر بیرون اومد و یه گوشه ای بالا اوردم.مرتضی اومد کنارم وایساد و گفت:_خیلیا اینجوری شهید شدن برادر،خیلی خودتو ناراحت نکن!از این حرفش انقد عصبانی شدم که بدون اینکه بهش جواب بدم از جام بلند شدم و به
روز سرباز چندم است؟
 
با وجود اینکه سربازان در کشور فعلیت های زیادی دارند و از جان خود در خیلی از موارد میگذرند تابه مردم کشور خود خدمت کنند اما در تقویم کشورشون یک روز رسمی و ثبتی وجود ندارد لذا در این مقاله در خصوص روز سرباز چه روزی است؟ برایتان توضیحاتی داده ایم .که در صورت داشتن سوالات بیشتر میتوانید با شماره های سامانه صدای مشاور تماس حاصل نمایید.
 
 
 
,,,,,,,,,
 "سامانه مشاوره تلفنی نظام وظیفه "
 مشاوره دهنده تخصصی خدمت سربازی برای تماس از
روز سرباز چندم است؟
 
با وجود اینکه سربازان در کشور فعلیت های زیادی دارند و از جان خود در خیلی از موارد میگذرند تابه مردم کشور خود خدمت کنند اما در تقویم کشورشون یک روز رسمی و ثبتی وجود ندارد لذا در این مقاله در خصوص روز سرباز چه روزی است؟ برایتان توضیحاتی داده ایم .که در صورت داشتن سوالات بیشتر میتوانید با شماره های سامانه صدای مشاور تماس حاصل نمایید.
 
 
 
,,,,,,,,,
 "سامانه مشاوره تلفنی نظام وظیفه "
 مشاوره دهنده تخصصی خدمت سربازی برای تماس از
روز سرباز چندم است؟
 
با وجود اینکه سربازان در کشور فعلیت های زیادی دارند و از جان خود در خیلی از موارد میگذرند تابه مردم کشور خود خدمت کنند اما در تقویم کشورشون یک روز رسمی و ثبتی وجود ندارد لذا در این مقاله در خصوص روز سرباز چه روزی است؟ برایتان توضیحاتی داده ایم .که در صورت داشتن سوالات بیشتر میتوانید با شماره های سامانه صدای مشاور تماس حاصل نمایید.
 
 
 
,,,,,,,,,
 "سامانه مشاوره تلفنی نظام وظیفه "
 مشاوره دهنده تخصصی خدمت سربازی برای تماس از
روز سرباز چندم است؟
 
با وجود اینکه سربازان در کشور فعلیت های زیادی دارند و از جان خود در خیلی از موارد میگذرند تابه مردم کشور خود خدمت کنند اما در تقویم کشورشون یک روز رسمی و ثبتی وجود ندارد لذا در این مقاله در خصوص روز سرباز چه روزی است؟ برایتان توضیحاتی داده ایم .که در صورت داشتن سوالات بیشتر میتوانید با شماره های سامانه صدای مشاور تماس حاصل نمایید.
 
 
 
,,,,,,,,,
 "سامانه مشاوره تلفنی نظام وظیفه "
 مشاوره دهنده تخصصی خدمت سربازی برای تماس از
روز سرباز چندم است؟
 
با وجود اینکه سربازان در کشور فعلیت های زیادی دارند و از جان خود در خیلی از موارد میگذرند تابه مردم کشور خود خدمت کنند اما در تقویم کشورشون یک روز رسمی و ثبتی وجود ندارد لذا در این مقاله در خصوص روز سرباز چه روزی است؟ برایتان توضیحاتی داده ایم .که در صورت داشتن سوالات بیشتر میتوانید با شماره های سامانه صدای مشاور تماس حاصل نمایید.
 
 
 
,,,,,,,,,
 "سامانه مشاوره تلفنی نظام وظیفه "
 مشاوره دهنده تخصصی خدمت سربازی برای تماس از
روز سرباز چندم است؟
 
با وجود اینکه سربازان در کشور فعلیت های زیادی دارند و از جان خود در خیلی از موارد میگذرند تابه مردم کشور خود خدمت کنند اما در تقویم کشورشون یک روز رسمی و ثبتی وجود ندارد لذا در این مقاله در خصوص روز سرباز چه روزی است؟ برایتان توضیحاتی داده ایم .که در صورت داشتن سوالات بیشتر میتوانید با شماره های سامانه صدای مشاور تماس حاصل نمایید.
 
 
 
,,,,,,,,,
 "سامانه مشاوره تلفنی نظام وظیفه "
 مشاوره دهنده تخصصی خدمت سربازی برای تماس از
نمایان افراد خلال اجل مشابه محسوس آن ها طی رویا است؛ اما مقدور است درد شدید در زمانه های منتهی به اجل و دسترسی به امکانات درمانی، ظاهری متفاوت و تا اینکه نورانی را نما بزند. آیا ممکن است لحظات پایانی زندگی لذت بخش باشند؟ آیا فرایند مرگ منجر بوسیله آزادسازی مقادیر یدکی اندورفین می شود که نبود خانه ها را تکرار می کنند؟نکته ی جالبی درباره ی اجل در شعر دیلن توماس، شاعر معاصر بریتانیایی، نهفته است:و تو، ای بابا! آنجا بر فراز آن فراز محزون...التماس
همراهان عزیز سایت نظام وظیفه ما در این مقاله می خواهیم در مورد موضوع سختی های سربازی با فوق دیپلم مطالبی را در اختیارتان قرار دهیم. خدمت سربازی وظیفه اجباری برای افراد مذکر بین ۱۸ تا ۵۰ سال است. این دوران یکی از مراحل دشوار و در عین حال موثر در زندگی افراد می باشد.در صورت مواجه با هر گونه سوال در این قسمت با همکاران ما در سامانه صدای مشاور در تماس باشند.برای اطلاع از جزئیات بیشتر در این خصوص مقاله ما را دنبال کنید. شما عزیزی که به دنبال کسب اطل
قلعه‌هایی مربعی‎شکل به فاصله ۵۰ متر از دیوار گرگان وجود داشته و احتمالاً محل حضور نگهبان‌ها و سربازان پشتیبانی بوده‌است.



دیوار گرگان در استان گلستان، بزرگ‌ترین دیوار دفاعی و باستانی در ایران است. طولانی‌ترین اثر معماری ایران باستان و دومین دیوار تاریخی بلند در قاره آسیا پس از دیوار چین است.
این دیوار دفاعی حدود 200 کیلومتر طول دارد و از ساحل دریای خزر شروع و با طی مسیری در امتداد گرگان رود، تا حوالی کلاله امتداد دارد. یکی از عجیب‌ت
                                                          بنام خدا
از سری داستانهای جبهه و جنگ
یک سبد انگور
           مرداد ماه به سال یکهزار و سیصد و ششت و چهار جنگ ایران و عراق همچنان ادامه داشت ، تانکر آب از صالح آباد غرب به طرف قرارگاه لشگر در حرکت بود کمی جلوتر سرعت خود را کم کرد و آرام وارد جاده خاکی شد سربازی دست بلند کرد و گفت برادر من را هم تا قرارگاه ببر ، تانکر ایستاد و راننده گفت بپر بالا که منم با یک پرش دستگیره درب اتاقک تان
۱.
اول یه کم درمورد وضعیت تو هلند بگم. اینجا از اول اصلا بیماری رو جدی نگرفتن و اصرار داشتن که آنفلوانزای معمولی خیلی بدتره و این بیخودی سر و صدا ایجاد کرده و جهان الکی دچار پنیک شده. متاسفانه این اعتقاد رو اونقدر حفظ کردن تا دیگه دیر شد. از طرفی هم شستن دست چندان بینشون متداول نیست و عادت پیشفرضشون این نیست که هی دستشون رو بشورن. و خب یه مقدار زیادی اینکه ما از روزهای اول رسیدن بیماری به هلند شروع به مراقبت‌های اولیه و استفاده از ژل دست کردیم
اصول مستندسازی (بخش دوم)
 
تصویربرداری از ماشینهای آتشنشانی
تصویربرداری از ماشین های آتشنشانی مخصوصا در شب جالب و زیباست . دوربین رو به طرفی که ماشین ها میان متوجه کنید از نور شدید چراغ ماشین ها هم پرهیز کنید . تا اون جایی که ممکنه دوربین روی سه پایه باشد .
 
تصویربرداری از مناظر طبیعت و دورنماها
یکی از نکات مهم در مورد تصویربرداری از مناظر طبیعی و دورنماها وضع نامساعد فواصل است . تعیین فاصله متناسب برای تصویربرداری از طبیعت و مناظر زیبای آن

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها